در شناخت زندگی، زمانه و اندیشههای مشروعهخواه بزرگ، شهید حاج شیخ فضل الله نوری
Deprecated: wp_make_content_images_responsive is از رده خارج شده است از نگارش5.5.0! بهجای آن از wp_filter_content_tags() استفاده کنید. in /home/dideman/public_html/wp-includes/functions.php on line 4779
شیخ شهید
موجود در انبار
«شیخ فضلالله نوری» از علمای برجستهای است که هرگاه سخن از دفاع یا به چالش کشیدن انقلاب مشروطه به میان میآید، نام او نیز در ذهن متبادر میشود. وی از جمله شخصیتهایی است که تاریخ نگاران و پژوهشگران نهضت مشروطه در دفاع یا رد آرای او بسیار نوشتهاند.
در اوج نهضت مشروطهخواهی، نظریۀ مشروطۀ مشروعۀ شیخ فضلالله مطرح گردید و به عنوان نظریهای جنجال برانگیز مورد انتقاد و طرد عدهای از مشروطهخواهان که بیشتر جناح روشنفکر و تندروی انقلابیون را تشکیل میدادند، قرار گرفت. مخالفان شیخ هر کدام از ظن خود رویارویی وی با مشروطۀ غربی را تفسیر کرده و به ارائۀ نظریه پرداختهاند. با تأمل در تفسیرها و ادعاهای گوناگون، میتوان دریافت که بسیاری از آنها، تهمت، افترا و داوریهای نسنجیدهای هستند که از سوی مخالفان وی ابراز شدهاند.
برخی نیز تنها در حد حدس و گمانهای اثبات نشده هستند و از ارزش استناد تهی. از جملۀ آنها، تهمت حسادت مجتهد بزرگ شیعه به همقطاران خود و رقابت بر سر ریاست، دنیاطلبی، ارتجاع و استبدادگرایی را میتوان برشمرد. از این میان استبدادطلبی و هواخواهی شیخ از سلطنت قاجار و محمدعلی شاه، بیش از سایر نظریهها، مورد استناد مخالفان وی قرار گرفته است.
میتوان گفت بسیاری از مشروطهخواهان که از نفوذ و اعتبار بالای شیخ در بین مردم و نیز تأثیر مخالفتهای او با مشروطهطلبان در دوری مردم از مشروطۀ غربی آگاه بودند، سعی در تخریب چهرۀ شیخ و از بین بردن نفوذ و محبوبیت وی در میان مردم داشتند. به این ترتیب، با آگاهی از نفرت بالای مردم از نظام استبدادی قاجار، برای منفور کردن شیخ نزد آنان، وی را طرفدار استبداد معرفی کردند و علت مخالفت وی با مشروطه را به طرفداری از سلطنت قاجار و نظام استبدادی و کسب قدرت و نفوذ در دربار نسبت دادند
از سوی دیگر محمدعلی شاه که سر ناسازگاری با انقلاب مشروطه داشت، سعی در همسو نشان دادن اهداف دربار و نظریههای شیخ داشت. در واقع محمدعلی شاه با پنهان شدن در پشت نظریۀ مشروطۀ مشروعه در صدد کسب مشروعیت مذهبی برای سلطنت رو به زوال خود بود. همچنین با قوت دادن به جناح شیخ به عنوان جناح مخالف مشروطه سعی در تقابل با مشروطهخواهان و تضعیف آنها داشت.
تلاشهای محمدعلی شاه برای هماهنگ جلوه دادن دربار با شیخ فضلالله اگر چه در نهایت به ابقای وی در سلطنت کمکی نکرد، اما به نظریۀ مشروطۀ مشروعه و اعتبار شیخ لطمۀ سنگینی وارد آورد. چرا که بسیاری هنوز هم بر این باورند که علت مخالفت شیخ با مشروطه به همراهی با محمدعلی شاه و استبدادطلبی وی مربوط میشود.
آنچه که بیشتر منابع تاریخی دوران مشروطه به آن اشاره کرده و با دقت در سخنان و بیانیههای خود شیخ میتوان به آن دست یافت و حتی برخی نویسندگان مخالف شیخ، همچون کسروی بیان داشتهاند، این است که درد شیخ درد دین بوده است. هیچ نسبت دیگری به وی به اندازۀ اسلامخواهی و شریعت پناهیاش قابل استناد و معتبر نیست. از دیدگاه شیخ فضلالله چون اسلام برای تمامی عصرها و زمانهاست و پایانی برای موازین و قوانین آن نمیتوان قائل بود، بنابراین نیازی به تدوین قانون جدید نیست. قانون اساسی مشروطه که بدون توجه به دیدگاههای شریعت و حتی در تعارض با مذهب دست به تدوین و تصویب قانون میزند، از دیدگاه شیخ فاقد اعتبار است.
اما در پاسخ به اینکه چرا با وجود آگاهی از مقام علمی والای شیخ (که تنها حوزهای بود که از حملۀ مخالفان وی محفوظ ماند،) و نیز اعتراف دوست و دشمن به تقوا و زهد شیخ شهید، اتهام استبدادطلبی و قدرتطلبی وی در اذهان برخی رخنه کرده است، میتوان نتیجه گرفت که استدلالهای شیخ در ناسازگاری مشروطۀ غربی با موازین اسلامی و گوشزد کردن خطر نفوذ غرب در کشور با نقاب مشروطه، برای مشروطهخواهان تندرو گران آمد.
چنانکه با معرفی شیخ به عنوان طرفدار استبداد و سلطنت مطلقه که مورد نفرت مردم بود، تمام تلاش خود را برای بیاعتبار کردن وی نزد مردم به کار گرفتند. گذشته از این، مصلحتاندیشی و فرصتطلبی محمدعلی شاه و عناصر استبدادی دربار برای نزدیکی به شیخ و همسو نشان دادن اهداف شیخ و دربار، به قوت گرفتن این اتهام کمک شایانی کرد و اگر چه شاه موفق نشد با توسل به این دسیسه، سلطنت پوسیدۀ خود را نجات بخشد، اما سبب آسیب جدّی به اجرای نظریۀ مشروطۀ مشروعه و اعتبار شیخ گردید.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.