مفهوم شناسی آزادی در آرای اندیشمندان اسلامی
Deprecated: wp_make_content_images_responsive is از رده خارج شده است از نگارش5.5.0! بهجای آن از wp_filter_content_tags() استفاده کنید. in /home/dideman/public_html/wp-includes/functions.php on line 4779
آزادی و آزاداندیشی
موجود در انبار
از هنگام صدور «بیانیۀ حقوق بشر» در سال 1945 م. تا کنون حقوق بشر، به عنوان مبنای اصلی نظام حقوقیـاجتماعی غرب، به حربۀ خوشدستی برای غرب و غربخواهان تبدیل شده است تا به وسیلۀ آن نظامهای اجتماعی و سیاسی و قوانین حقوقی متفاوت با جلوۀ لیبرالی غربِ مدرن را تحقیر کنند و آنها را بر خلاف انسانیت و علیه بشر معرفی نمایند و بهشت زمینی خود را بیرقیب جلوه دهند و آن را بر پهنۀ گیتی بگسترانند.
اما شاید بتوان لب و مغز این بیانیه را در یک کلمه خلاصه کرد: «آزادی». نکتۀ جالب آنکه تعدادی از مسلمانانِ شیفته یا مقهور در مقابل غرب نیز این نظام حقوقیـاجتماعی را به مثابۀ قوانین اصولی و محکمات قرآنی پذیرفتهاند و احکام حقوقی اسلام را بر اساس آن تبیین و تفسیر و دگرگون مینمایند. از نگاه تعدادی از این افراد، بسیاری ـیا لااقل تعدادیـ از احکام حقوقی و اجتماعی اسلام، بیانیۀ حقوق بشر یا آزادی را نقض مینمایند و دقیقاً به دلیل همین مغایرت، میبایست به تغییر و دستکاری و بهینهسازی! آنها اقدام نمود.
روایت دیگر از نظرات این گروه آن است که این دسته از احکام حقوقی دین خاتم برای مردمان عقبافتادۀ عصر نزول مناسب بوده است و دنیای متمدن امروز دیگر تناسبی با حقوق بشر اسلامی ندارد و پیامبری نو و پیامی جدید لازم است. از نظر ایشان، اینک مردمان چندان شعوری یافتهاند که خود صلاح خویش را بهتر تشخیص میدهند. آری، پیامی جدید لازم است و آن چیزی نیست جز اینکه «آزادی انسان برای هر آنچه میخواهد، امری خدشهناپذیر است.» بگذریم که عدهای دیگر نیز با تأویلهای نابجای قرآن و سنت، این نگاه را نگاهی برخاسته از محتوای دین میدانند و احیاناً سعی در استخراج آیات و روایاتی در تأیید آن دارند.
آنچه موجب چنین نظراتی شده است، غفلت از مبانی و جهتگیریهای متفاوت تمدن جدید غرب است که در تار و پود «آزادی» به مفهوم غربی آن تنیده شده است. گرچه یقیناً در اسلام و ادیان الهی، انسان آزاد در نظر گرفته شده است و گرچه میتوان شباهتهایی نیز بین حقوق غربی و اسلامی پیدا نمود، اما نباید از راهزنی «اشتراک لفظی» غافل شد و «انسان اسلام» را همان «انسان بیانیۀ حقوق بشر» دانست. آزادی غربی صرفاً بر مبنای طبیعت انسانی است. در این دیدگاه، روح الهی و فطرت خدایی او و غایت وی نادیده انگاشته شده و هیچ مرجعی جز عقل ابزاری یا عقل تجربی برای داوری پذیرفته نشده است. لذا آنچنان که گفتهاند: «اصطلاح حقوق بشر هم ماهیت این حقوق را نشان میدهد و هم منبع آن را.»
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.