بازخوانی تحلیلی فراز و فرود نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران
Deprecated: wp_make_content_images_responsive is از رده خارج شده است از نگارش5.5.0! بهجای آن از wp_filter_content_tags() استفاده کنید. in /home/dideman/public_html/wp-includes/functions.php on line 4779
مصدق و کاشانی؛ همراهی تا جدایی
موجود در انبار
بحث نهضت ملی شدن صنعت نفت از مباحث مهم تاریخی است که میبایست به دور از عقدهها و جهتگیریهای از پیش تبیین شده به آن پرداخت. در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت خواستۀ مردم بر این بود که سلطۀ بیگانه بر منابع خدادادی، پایان یابد. در دوران پهلوی اول به دلیل فضای خفقان که اطلاعاتی به جامعه به هیچ وجه نمیرسید، مردم به هیچوجه در جریان مسائل پشت پرده قرار نمیگرفتند؛ حتی بحث تمدید قرارداد دارسی در سال 1312 به گونهای صورت گرفت که مردم تصور کردند که اقدامی علیه انگلیسیها و به نفع مصالح ملی صورت گرفته است، در حالی که خواص میدانستند که اینگونه نیست.
در سال 1312 به ظاهر قراداد دارسی لغو شد اما مجدد قراردادی با انگلیسیها بسته شد که به مراتب برای ملت ایران زیان بارتر بود. منتهی فقط خواص از محتوای تمدید قرار داد اطلاع داشتند، آنها هم به هیچ وجه جرأت نمیکردند در این زمینه اعتراض کنند؛ چراکه کمترین اعتراض با برخوردهای بسیار شدید رضاشاه مواجه میشد. دکتر مصدق خود برای اولین بار بعد از شهریور 20، این اطلاعات را مطرح کرد؛ زمانی که روسها هم میخواستند قراردادی را با ایران ببندند،
این اطلاعات وقتی به جامعه منعکس شد که چگونه انگلیسها در طول دوران حاکمیت سیاه پهلوی اول نفت را چپاول کردند، به تدریج خواستۀ مردم برای ملی شدن صنعت نفت افزایش یافت؛ یعنی این خواسته قوت گرفت یا این خواسته تشدید شد. دکتر مصدق در دادن اطلاعات نقش داشت، اما در ابتدای امر به دلایل مختلفی پیشتاز مبارزه با انگلیسها نبود. مصدق به عنوان یک اشراف زاده در ارتباط با مسائل مبارزاتی علیه سلطۀ بیگانه به طور قطع پیش قراول نبوده و کسانی که سعی میکنند او را در این زمینه پیش قراول و پیشتاز نشان دهند در واقع به نوعی تاریخ را جعل میکنند.
همکاری دکتر مصدق، آیتالله کاشانی و نیروهای فداییان اسلام توانست یک قدرت مردمی را سامان دهد. سامان دادن قدرت مردمی هم به کارشناسانی مثل مصدق نیاز داشت، هم نیاز به شخصیتهای مورد اعتماد ملت مانند آیتالله کاشانی و هم نیاز به یک تشکل مردمی داشت که بتواند در صحنه جلوی نیروهای سرکوبگر وابسته به انگلیس را بگیرد. بنابراین به طور طبیعی سیر نهضت ملی شدن صنعت نفت به سویی میرود که سه جریان با هم پیوند میخورند. آیتالله کاشانی به عنوان یک رهبر مذهبی برجسته، دکتر مصدق به عنوان یک دموکراتیک کارشناسان که نیروی کارشناسی را در اختیار دارد و فداییان اسلام که یک تشکیلات مردمی را به وجود آوردهاند. لذا در نشستهای مشترکی که بین آیتالله کاشانی، دکتر مصدق و فداییان اسلام صورت میگیرد، تقسیم کار میشود
برخی در ارتباط با نگاه به تاریخ تلاش میکنند که بخشی از مسائل را بزرگ نمایی کنند و بخشی را نبینند. به نظر میرسد که این شیوه ما را از تاریخ بهرهمند نمیسازد. تاریخ، سراسر برای ما تجربه است. این تجربیات را موقعی میتوانیم به خوبی به کار بگیریم که تاریخ را دقیقاً مشاهده کنیم. هم کسانی که تلاش میکنند نقش مصدق را آنچنان بزرگ نمایی کنند که گویا فقط ایشان در ملی شدن صنعت نفت نقش داشت، به طور قطع ما را ـ از بهره مندی ـ از تاریخ محروم میکنند و هم کسانی که فقط نیروهای مذهبی را در این قضیه میبینند. همچنین کسانی که در تحلیل علل شکست نهضت ملی شدن صنعت نفت و فراهم شدن بستر کودتا برای بیگانگان، ضعف را منحصر به هرکدام از این عوامل میکنند آنها هم راه خطا را میپیمایند. رد پای عناصر نفوذی وابسته به بیگانه و انگلیس در همۀ این سه رکن تأثیرگذار نهضت ملی شدن صنعت نفت دیده میشود.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.